محتوای مقاله ی ۹ استارت آپ بوت استرپ که باید بشناسید
جهت مطالعه این مقاله نیاز به 7 دقیقه دارید

سرمایه گذاران مخاطره‌آمیز ( Venture capital ریسک پذیر )  یک منبع عالی برای استارت‌آپ‌های در مراحل اولیه هر استارت اپ می تواند باشند، من معتقدم که پول VC فقط باید رشد کسب‌وکار سالم را تسریع کند. با این حال، بسیاری از کارآفرینان روی VC تمرکز می کنند و خود کسب و کار را فراموش می کنند.

معنی بوت استرپینگ

بوت استرپینگ در تجارت چیست؟ Bootstrapping بوت استرپینگ وضعیتی را توصیف می کند که در آن یک کارآفرین شرکتی را با سرمایه اندک و با تکیه بر پولی غیر از سرمایه گذاری های خارجی راه اندازی می کند.

با این حال، اصطلاح «بوت استرپینگ» هنوز نامشخص است: هر کسی فکر می‌کند که تنها زمانی است که بنیانگذاران شرکت را با پول خود راه‌اندازی کردند یعنی بوت استرپ کرده است و افراد دیگری اعتقاد دارند که فاندر اصلی پول ندارد و با کمک کوفاندرهای دیگر به بخش جذب سرمایه داخلی خواهند رسید. من تصمیم گرفته‌ام در این مقاله شرکت‌هایی را بررسی کنم که هیچ دور ( round ) سرمایه‌گذاری (حداقل در سطح عمومی شناخته شده) تا زمانی که خریداری نشده‌اند، IPOed. حتی اگر برخی از این استارت‌آپ‌ها افزایش‌های کوچک‌تری را انجام داده باشند، این استارت‌آپ‌ها کنترل اکثریت شرکت خود را حفظ کرده‌اند و سهام به شخص خارج از افراد شرکا واگذار نکرده اند.

۱ – زوهو ZOHO

Zoho یک شرکت نرم افزاری b2b بوت استرپ چند میلیارد دلاری است که در سال 1996 با نام AdventNet تاسیس شد. توسط دو برادر از چنای هند تاسیس شد: کومار و شکر ومبو.

برادر سوم، سریدار، که در سال 2000 مدیرعامل شد، نقش اساسی در سفر زوهو از استارت‌آپ بوت استرپ به شرکتی بسیار سودآور با بیش از 500 میلیون دلار درآمد و بیش از 10000 کارمند در سراسر جهان داشت.

Zoho به عنوان یک رقیب مستقیم Salesforce، با استفاده از دو تاکتیک برای رشد خود، رقابت متفاوتی دارد. آنها بر ارائه یک  نسخه فریمیوم  تمرکز می کنند تا به مشتریان کمک کنند تا در نهایت به مجموعه کامل محصولات خود تغییر دهند. ثانیاً، آنها قیمت محصول پایین تری را ارائه می دهند تا شرکت ها، به ویژه شرکت های جوان، بتوانند بدون نیاز به تلف کردن کل بودجه خود، به یک CRM کامل دسترسی داشته باشند.

با وجدان راحت می توانیم بگوییم که Zoho یک شرکت SaaS کاملا بوت استرپ است.

 

۲ – Shutterstock شرکت شاتراستوک

بنیانگذار Jon Oringer به عنوان یک توسعه دهنده نرم افزار حرفه ای شروع به کار کرد، در همان زمان او یک عکاس آماتور بود. او دو تجربه حرفه‌ای خود را با هم ترکیب کرد تا یک وب‌سایت عکس ایجاد کند – Shutterstock. اولاً، او از کتابخانه خود با بیش از 30000 عکس استفاده کرد و آن را در پشت یک وب سایت با اشتراک ماهانه 49 دلار برای استفاده نامحدود قرار داد. همه اینها با افزایش یک راند سرمایه (raising a small round) کوچک توسط Oringer انجام شد و هنوز هم نزدیک به 50٪ مالکیت شرکت توسط خودش را حفظ می کند. این شرکت میزان پول جمع آوری شده را فاش نکرد.

در سال 2012، Shutterstock IPO خود را داشت و تقریباً ده سال بعد، ارزش آن 2.33 میلیارد دلار است. این مطمئناً برای یک بنیانگذار انفرادی در حالی که خدمات خود را بوت استرپ می کند، یک اجرای چشمگیر است.

 

۳ –  MailChimp میل چیمپ

سال 2000 بود و Ben Chestnut وDan Kurzius یک شرکت مشاوره طراحی داشتند. مشتریان او درخواست خبرنامه های الکترونیکی می کردند، اما در آن زمان، برای انها طراحی و اجرای ایمیل مارکتینگ  فرآیندی خسته کننده بود. بنابراین، او و تیمش برای ایجاد راه بهتری برای طراحی خبرنامه های ایمیل کار کردند و MailChimp متولد شد. در واقع جالب است که Mailchimp برای آنها یک “کسب و کار جانبی” بود و تنها سال ها بعد تصمیم گرفتند تمام وقت روی آن تمرکز کنند.

بیش از 20 سال بعد، استارتاپ بوت استرپ یکی از بنیانگذاران ارزشی معادل 12 میلیارد دلار تخمین زد. در سال 2021 توسط Intuit خریداری شد.

ارقام بسیار چشمگیر با توجه به این واقعیت که چستنات و کورزیوس هر دو تنها صاحبان این تجارت پرفروش هستند!

 

۴ – کایاکو Kayako 

Kayako یک شرکت جدید نیست – کسب و کار  20 سال است که وجود دارد – اما داستان جالبی دارد. Kayako یک پلت فرم خدمات مشتری یکپارچه است، به این معنی که شرکت ها از نرم افزار خود برای مدیریت بازخورد مشتریان و پشتیبانی در چندین پلت فرم از جمله تلفن، ایمیل، توییتر و فیس بوک استفاده می کنند. با کمتر از 100 کارمند (به سختی) Kayako هیچ سرمایه‌گذاری از سرمایه‌گذاران خارجی نگرفته است، که برای یک استارت‌آپ نرم‌افزار به‌عنوان سرویس (SaaS) نادر است، چیزی که آنها را به یک شرکت SaaS راه‌اندازی تبدیل می‌کند. در سال 2018 توسط ESW Capital، یک شرکت سهام خصوصی خریداری شد.

 

۵ –  استودیو موجانگ Mojang 

Minecraft یک بازی sandbox بسیار محبوب در بین طرفداران بازی است. خالق مارکوس پرسون پیشینه ای در بازی داشت، او علاقه زیادی به خلاقیت داشت و در کنار شغل معمولی خود روی ایده خود برای Minecraft کار کرد.

او استودیو Mojang را در سال 2010 تأسیس کرد و تنها چهار سال طول کشید تا آن را به قیمت 2.5 میلیارد دلار به مایکروسافت بفروشد. او تا زمانی که مایکروسافت شرکت را تصاحب کرد، با یک تیم کوچک، تنها 51 کارمند و 250 میلیون دلار درآمد، شرکت را راه اندازی کرد.

 

۶ – Atlassian 

بنیانگذاران Scott Farquhar و Mike Cannon-Brookes Atlassian را در سال 2002 آغاز کردند. یکی از عوامل کلیدی موفقیت آنها ساختن یک نرم افزار ردیابی پروژه است که در DNA اکثر سیستم های فنی مورد نیاز است و باید پیش بینی شده باشد. با ارائه نسخه آزمایشی رایگان برای کاربران، دیگران به زودی اعضای تیم خود را به پلتفرم دعوت می کنند. این به زودی به این معنی بود که با حضور اعضای تیم بیشتر، کار بدون ابزارهای حرفه ای دشوارتر می شد. با اجرای یک مدل توزیع کم‌هزینه، Atlassian به سرعت در کنار تبلیغات شفاهی مقیاس‌پذیر شد. همچنین، Atlassian به طور استراتژیک محصولات خود را از طریق خرید گسترش داد: این امر پایگاه مشتریان خود را به تیم‌هایی در اطراف جوامع توسعه‌دهنده گسترش داد. Atlassian با محصولاتی مانند Jira و Trello در کارنامه خود به یکی از موفق ترین شرکت های فناوری بوت استرپ تبدیل شد.

با این حال، یکی از حقایق کمتر شناخته شده آن این است که Atlassian یک استارت آپ بوت استرپ است. در زمانی که استارت آپ ها میلیون ها دلار مصرف می کردند، Atlassian یکی از معدود شرکت هایی بود که نیازی به این کار نداشت. آنها قبلاً میلیون ها دلار در حساب خود داشتند و دلیلی برای جمع آوری پول نداشتند. آنها فقط دو دور تامین مالی در بازار ثانویه داشتند. در سال 2022 ارزش Atllassian 43 میلیارد دلار است.

 

۷ – Hotjar 

Hotjar که در سال 2014 تأسیس شد، ابزارهایی را برای مشاغل دیجیتال ایجاد می کند تا تحقیقات و تجربه کاربری خود را بهینه کند. با وجود بنیانگذاران مالت، این استارتاپ همیشه یک شرکت کاملاً از راه دور بوده است. از روزهای اولیه، آنها سودآور بوده اند و با سرمایه های خود محتاط و صرفه جو بوده اند – درآمد آنها مجدداً در تجارت سرمایه گذاری شده است، و آنها سود سهام را به سهامداران خود پرداخت نکرده اند. علیرغم تعقیب سرمایه گذاران بالقوه مشتاق، آنها از سرمایه گذاری خارجی اجتناب کرده اند و کسب و کار خود را راه اندازی کرده اند. در سال 2015 ادعا شد که آنها فقط برای 6 ماه به یک میلیون دلار ARR رسیدند. در سال 2021 Hotjar توسط Contentsquare (پلتفرمی که به کسب و کارها امکان می دهد رفتار مشتریان آنلاین را ردیابی کنند) به مبلغ نامشخصی خریداری شد.

 

 

۸ – ClickFunnels

ClickFunnels داستان جذابی است از اینکه راسل برانسون و تاد دیکرسون چگونه یک کسب و کار 360 میلیون دلاری SaaS را به صورت شخصی تأمین مالی کردند و ساختند. داستان‌سرایی خوبی از این شرکت: «ClickFunnels در سال 2014 متولد شد، زمانی که ناامیدی و زمان مورد نیاز برای ساخت یک قیف موفق بسیار زیاد شد. راسل و تاد به مدت یک هفته دور هم جمع شدند و نرم افزار رویایی خود را ترسیم کردند و سؤالاتی از این قبیل پرسیدند: “خب اگر می توانست این کار را انجام دهد چه می شد؟” اگر سؤالی منطقی بود، آن را یادداشت می‌کردند و آن را عملی می‌کردند، و گاهی اوقات، تاد یک ایده را اگر خیلی دور از ذهن بود، خاموش می‌کرد. بعد از تمام شدن هفته، آنها راه خود را رفتند و مشغول به کار شدند. تاد ClickFunnels را در ماه‌های بعدی ساخت و راسل آن را فروخت. برخی این مشارکت را مسابقه ای ساخته شده در بهشت ​​می نامند، اما ما معتقدیم که وقتی دو یا چند ذهن بزرگ در کنار هم قرار می گیرند…

ClickFunnels یک شرکت نرم‌افزاری SaaS است که به سرعت در حال رشد است و به کارآفرینان و صاحبان مشاغل آنلاین کمک می‌کند تا صفحات فرود و قیف‌های فروش بسازند. از طریق استفاده از قیف های فروش بازاریابی، داستان سرایی خوب و تعامل آفلاین، این شرکت 30 میلیون دلار درآمد در سال 2016 ایجاد کرد که بین 70 تا 90 میلیون دلار در سال 2017 به دست آورد.

 

۹ –  Gymshark

Gymshark که در سال 2012 تأسیس شد، اکنون به یک برند پیشرو در تجارت الکترونیک پوشاک تناسب اندام تبدیل شده است. Gymshark در گاراژ مادر بن فرانسیس، بنیانگذار، کار خود را آغاز کرد، جایی که او محصولات ساخته شده را برای دوختن حمل می کرد. موفقیت Gymshark به ظهور اینفلوئنسر مارکتینگ نسبت داده می شود. در سال 2019، این شرکت با درآمد بیش از 295 میلیون یورو به عنوان شرکت خصوصی در بریتانیا با سریع‌ترین رشد سود شناخته شد. این تجارت تا سال 2020 به طور کامل راه اندازی شد، زمانی که آنها تا حدی با فروش 21 درصد از سهام شرکت با ارزش گذاری تک شاخ از آن خارج شدند.

بوت استرپ کردن یا بوت استرپ نکردن مسئله این است

فکر می‌کنم این فهرست این ایده را ثابت کرد که می‌توانید بدون سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر یک شرکت بسازید و تقریباً تمام سهام را حفظ کنید. با این حال، همانطور که می بینید، برای تبدیل شدن به یک شرکت بزرگ بوت استرپ، زمان زیادی نیاز است، حداقل یک دهه. با سرمایه گذاری های VC می توانید این کار را سریعتر انجام دهید. من شخصاً به سرمایه گذاری های اولیه در فناوری اطلاعات اعتقادی ندارم. من واقعاً فکر می کنم که کارآفرینان باید ریسک کنند و حداقل شروع به راه اندازی استارتاپ خود کنند. بعداً وقتی آنها یک تجارت سالم ایجاد کردند و فهمیدند که پول اضافی می تواند ارزش زیادی داشته باشد، می توانند شروع به جمع آوری کمک کنند.

اگه از این مطلب خوشت اومد میتونی توی شبکه های اجتماعی به اشتراک بذاری
Facebook
Twitter
LinkedIn
یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلد های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.