محتوای مقاله ی جدایی در مقابل عدم دلبستگی: حکمت شرقی برای صلح درونی
جهت مطالعه این مقاله نیاز به 4 دقیقه دارید

در فلسفه شرق، به ویژه در بودیسم، مفهوم قدرتمندی به نام نخاما Nekkhamma وجود دارد.

این کلمه پالی معمولاً در انگلیسی در رابطه با خواسته ها به عنوان “انصراف” ترجمه می شود. وقتی مردم در مورد نخاما صحبت می کنند، معمولاً در مورد دست کشیدن از خواسته ها صحبت می کنند تا بتوانید آزاد از این نوع کشش زندگی کنید.

این یک مفهوم بسیار ظریف است که می توانید آن را به طرق مختلف تفسیر کنید. برای من، همه چیز مربوط به عدم دلبستگی است – نباید با جدایی اشتباه گرفته شود. من در مورد این تمایز از نویسنده و معلم، جوزف گلدشتاین، که یکی از اولین معلمان مراقبه ذهن آگاهی در ایالات متحده است، یاد گرفتم.

او مجموعه‌ای از سخنرانی‌ها را در برنامه Waking Up دارد که بر اساس خلوت‌های مراقبه‌اش است. در درسی به نام «حکمت ناپایداری»، او در مورد عدم دلبستگی صحبت می‌کند، و اینکه چرا می‌خواهید آن را بیش از جدایی هدف قرار دهید.

همانطور که گلدشتاین آن را توصیف می‌کند، عدم دلبستگی به معنای عدم پایبندی به هر چیزی است که در زندگی اتفاق می‌افتد، چه تجربیات، رویدادها یا افکار. این تفاوت با جدا شدن است، به این معنی که شما از چیزی دور می شوید. استفاده از این مفهوم در زندگی شما تفاوت زیادی در نحوه زندگی شما خواهد داشت.

بگذارید برای شما مثالی بزنم. وقتی شروع به یادگیری بیشتر در مورد فلسفه شرقی و به خصوص دانش کهن ایران باستان ، فکر کردم راه آزادی و خوشبختی جدا شدن از چیزهاست.

وقتی چیزی را تجربه می کردم که با ارزش های من مطابقت نداشت، از آن فاصله می گرفتم. من همچنین با افراد زندگی خود پیرامون فلسفه و عقاید بحث خواهم کرد. اغلب می دیدم که دارم ایده های فلسفه شرق را برای دیگرانی که به آن علاقه نداشتند توضیح می دهم.

چندین سال پیش، با همسرم در مورد آن صحبت کردم و  در آن زمان نظر داد که من زمان زیادی را صرف مطالعه کردم. من متوجه نشدم که او چه می خواهد بگوید، بنابراین ما کلی بحث کردیم که چرا باید یا نباید کتاب های فلسفه و مقالات فلسفه را بخوانم آن بحث در نهایت به مناظره و جنگ و اختلاف های عمیق تبدیل شد. او مخالف زیاد خواندن فلسفه بود و من موافق بودم.

می خواستم از شرایط به وجود آمده جدا شوم اما هر چه بیشتر تلاش کردم بیشتر در بحث گیر کردم. بعد از مدتی، هر دو خسته شدیم و قبول کردیم که من بیشتر از افراد عادی و به خاطر علاقه ی شخصی ام به اساتید فلسفه است که به سمت فلسفه ی ایرانی گرویدم.

اگر من در یک حالت ذهنی غیر وابسته باشم، چنین بحثی رخ نخواهد داد. عدم دلبستگی به این معنی است که اجازه می دهید همه چیز بگذرد. شما به سادگی آنها را تصدیق می کنید. در این مورد، من می گویم: “حق با شماست. چه چیزی در ذهن شماست؟» او فقط می خواست در مورد اینکه چگونه می توانیم زمان بیشتری را برای انجام کارها با هم صرف کنیم صحبت کند. در مورد اینکه کمی برای احساسات همدیگر وقت بگذاریم و عشق بورزیم.

یک طرز فکر غیر وابسته را اتخاذ کنید

وقتی به ایده‌ها و باورهای خاصی وابسته هستید، می‌توانید سعی کنید آنها را جدا کنید، اما کار نمی‌کند. به همین دلیل است که بسیاری از مردم مزایای تمرین فلسفه شرقی، بودیسم یا ذهن آگاهی را نمی بینند. آنها بیش از حد وابسته هستند.

به جای جدا شدن از چیزها، طرز فکر دیگری را در پیش بگیرید: عدم دلبستگی را تمرین کنید.

به هیچ چیز، حتی چیزهایی که فکر می کنید مهم هستند، پایبند نباشید. همه ما تصوری از خود در ذهن خود داریم و اغلب می خواهیم از آن محافظت کنیم. “من باهوش، با ملاحظه، قابل اعتماد هستم” و غیره.

اگر خود را فردی با ملاحظه می‌بینید و کسی شما را احمق خطاب می‌کند، احتمالاً طیف وسیعی از احساسات و افکار را تجربه می‌کنید. میل طبیعی شما این است که به آنها نشان دهید اشتباه می کنند. بنابراین شما سعی می کنید با تلاش برای نشان دادن میزان توجه خود از آن تجربه کنار بکشید.

اگر غیر دلبستگی را تمرین می‌کردید، به سادگی اجازه می‌دادید آن تجربه بدون اینکه به آن پایبند باشید، منتقل شود. وقتی مدیتیشن می کنید، یاد می گیرید که افکار خود را بدون انجام کاری، بدون قضاوت مشاهده کنید. شما به فکر نگاه می کنید تا زمانی که به طور جادویی خود به خود ناپدید شود.

این راهی است که من در زندگی طی می کنم: به عنوان کسی که به سادگی زندگی را تجربه می کند. انجام این کار به من کمک کرد تا در طول سال ها به آرامش درونی برسم. اگر کسی چیزی می‌گوید که دوست ندارید، بدون اینکه به افکار خود عمل کنید به آنها نگاه کنید. وقتی در ذهن خود گیر کرده اید و همان افکار را در اطراف خود تکرار می کنید، مثلاً آینده خود را تکرار کنید، واکنش نشان ندهید.

از خودخوری ذهن خودداری کنید.

اگر به چیزی پایبند نباشید، می توانید زندگی را با آرامش پشت سر بگذارید. این بدان معنا نیست که شما هرگز واکنش نشان نمی دهید. اگر شخصی وسایل شما را بدزدد، همچنان می‌توانید اتهامات را وارد کنید. یا زمانی که به کمک نیاز دارید، می توانید فعالانه آن را جستجو کنید.

عدم دلبستگی یک مفهوم مهم در زندگی روزمره ما است، زمانی که ما تمایل داریم بیش از حد واکنش نشان دهیم.

آن را امتحان کنید. مورد بعدی که تجربه می کنید که باعث آشفتگی درونی می شود، از تسلیم شدن در برابر میل به مبارزه با آن یا کنار کشیدن خودداری کنید. فعالانه کاری انجام ندهید فقط بگذارید مثل ابرها در یک روز بادی عبور کند.

و اما چرا این مقاله را نوشتم؟

زیرا به عنوان منتور استارتاپ ویزا گاها با بسیاری افراد در تیم های استارتاپ روبرو میشوم که خود را بی دلیل درگیر مسائل حاشیه ای میکنند و از اصل قضیه دور میشوند و بعضی از مواقع برای دیگر هم تیمی های خود نیز چالش های به شدت آسیب زا را درست میکنند. من یاد گرفتم با خودم به آرامش برسم و دوست دارم این آموزه را به دیگران نیز انتقال دهم . این مقاله ی خیلی کوتاه شاید در ظاهر مفید نباشد اما برای هر کلمه ی آن می توانم ساعت ها حرف بزنم.

اگه از این مطلب خوشت اومد میتونی توی شبکه های اجتماعی به اشتراک بذاری
Facebook
Twitter
LinkedIn
یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلد های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.