محتوای مقاله ی آیا کمینه عملی محصول (MVP) در دنیای کسب و کارهای نوپا یک اصطلاح غیر‌ضروری است؟
جهت مطالعه این مقاله نیاز به 5 دقیقه دارید

هر صنفی اصطلاحات مخصوص به خود را دارد و دنیای کسب و کارهای نوپا نیز از این قاعده مستثنا نیست. شاید به‌جرئت بتوان گفت که پرکاربردترین اصلاح در این صنف، «کمینه عملی محصول» یا به‌صورت مخفف همان MVP است؛ و در کتاب اریک رایز به نام «نوپای ناب» به‌عنوان یک پیام اصلی محسوب می‌شود. اگر وقت کافی با مؤسس‌های شرکت گذرانده باشید احتمالاً این اصطلاح را از آن‌ها بسیار شنیده‌اید که تقریباً برای هر چیزی که افراد را به هم ربط می‌دهد، استفاده می‌کنند.

[lwptoc]

طبق گفته اریک رایز، MVP «محصولی است تنها با خصایصی ویژه (که مشکل اصلی را حل می‌کند) که به شما اجازه می‌دهد تا محصولی را که با گیرندگان اولیه بیشترین سازگاری را دارد را برایشان ارسال کنید؛ این گیرندگان اولیه کسانی هستند که در مقابل محصول دریافتی به شما وجه پرداخت می‌کنند و یا بازخورد و نظرشان را در رابطه با آن محصول با شما به اشتراک می‌گذارند». این موارد ازنظر یک تولیدکننده اهمیت بسیار بالایی دارد زیرا به‌سرعت می‌تواند پی ببرد که ایده و محصولش برای مشتریان مناسب است یا خیر. درصورتی‌که محصول مطابق نیاز مشتریان نباشد، «شکست» هرچه زودتر اتفاق بیافتد، برای مؤسس بهتر خواهد بود زیرا می‌تواند از سرمایه‌گذاری‌های بیشتر روی محصول جلوگیری کند. MVP به‌منظور یادگیری از مشتریان و درک بازار محصول صورت می‌گیرد.

از مشکلات MVP می‌توان به درک اشتباه مفهوم آن توسط اکثریت اشاره کرد. احتمالاً دلیل این امر، گیج‌کننده بودن تک‌تک کلمات این اصطلاح است؛ بنابراین جای تعجبی نیز ندارد که اکثریت آن را به‌اشتباه به کار می‌برند.

اولین اشتباه در کاربرد این است که ممکن است در خصوص یک محصول استفاده نشود.

این کلمه، مملو از معانی است که به هیچ عنوانی به MVP مربوط نمی‌شود. ما عموماً کلمه محصول را به معنای کالایی می‌شناسیم که در کارخانه تولیدشده و یا برای فروش پالایش‌شده است؛ حتی اگر این معنا را به خدمات نیز مرتبط کنیم، هدف از MVP به‌هیچ‌عنوان، فروش نیست بلکه یادگیری است. MVP در حقیقت ابزاری است که ما برای کسب تجربه از آن بهره می‌بریم تا بدانیم آیا بازار آن‌گونه که ما فکر می‌کردیم واکنش نشان می‌دهد یا خیر. البته بخشی از فرضیاتی که باید اعتبار آن‌ها را از طریق MVP آزمایش کنیم این است که آیا مردم حاضرند برای محصول ما وجهی را پرداخت کنند یا خیر اما ذهنیت ما در این خصوص کاملاً با فروش متفاوت است. باید به خاطر داشته باشید که چیزی که شما تولید می‌کنید تا مردم حاضر باشند آن را بخرند، لزوماً تمام مواردی را که محصول نهایی در برمی‌گیرد را شامل نمی‌شود.

استفاده از کلمه «محصول» باعث می‌شود اکثریت گمان کنند که شما باید چیزی را بسازید که شباهت زیادی به محصول نهایی داشته باشد که لزوماً این‌طور نیست. MVP های نهایی بدون شک محصول نهایی (یا شبیه آن) خواهند بود اما MVP های اولیه اغلب این‌گونه نیستند.

مثلاً سایت بافر ((Buffer را در نظر بگیرید. آن‌ها صفحه‌ای می‌سازند تا ببینند آیا مردم در کل علاقه‌ای نسبت به محصول دارند یا خیر؛ و پس از اعمال اصلاحات، آمادگی برای پرداخت وجه برای آن را بررسی می‌کنند؛ و همه این‌ها پیش از آن است که حتی یک خط از کدها را بنویسند. اکثریت این اعمال را تجربه می‌نامند.

کلمه عملی باعث می‌شود اکثریت گمان کنند که آیا نمونه کار خوب پیش می‌رود و آیا محصول ازنظر فنی قابلیت اجرایی دارد… که البته این‌ها اولین فرضیاتی نیستند که آزمایش می‌کنید. اگر در حال آزمودن ارزش پیشنهادی هستید، باید بدانید که MVP های اولیه، ممکن است دربرگیرنده نمونه کار نباش؛ و اکثر

آن‌ها نیز به‌عنوان یک مدل کامل کار قابل‌استفاده نیستند مثلاً: هنگامی‌که شما در حال آماده کردن یک سمت از یک بازار دوطرفه هستید و به‌احتمال‌قوی کار شما عملی نیست و  تنها مقصودتان، آزمایش ارز پیشنهادی محصول است.

یک نمونه حقیقی و موجود از این مثال سایت Angellist است. برای آزمودن علاقه‌مندی مردم به خدماتی که کسب‌وکارهای نوپا را به سرمایه‌گذاران شرکت انجل مرتبط می‌کند، آن‌ها معرفی خود را با ایمیل شروع کردند. مطمئناً این‌یک کسب‌وکار قابل ارتقا نبود اما به لطف آن توانستند بفهمند که بازار کار برای آن موجود است.

درنهایت، در مورد کاربرد اصطلاح MVP باید گفت که در مورد کمینه یا کمترین میزان مشخصات نیست بلکه به ارزش اصلی محصول اشاره دارد.

سخنان من را به‌اشتباه تعبیر نکنید، MVP باید مینیمالیستیک و حتی فراتر از آن باشد، آن‌قدر که حتی هنگام ارائه آن احساس خجالت کنید؛ اما به علت استفاده از کلمه «کمینه» در این اصطلاح، اکثر مؤسس‌ها گمان می‌کنند منظور از این کلمه یک محصول کامل است و سپس از آن می‌کاهند. آن‌ها سعی می‌کنند محصول نهایی و ایده خود را به کمترین میزانی که می‌توانند به آن رضایت دهند، کاهش داده و خلاصه کنند.

این امر به‌موجب هدف اصلی MVP در یادگیری هرچه سریع‌تر  باشد. درنتیجه، ذهنیت درست این نیست که «کمترین میزان خصوصیات (یا محصول) چیست» که کسب‌وکارهای نوپا هرچه می‌توانند به آن می‌افزایند بلکه تفکر صحیح  MVP یافتن پاسخ این سؤال است: «سریع‌ترین راه برای اینکه بفهمم این کسب‌وکار خوب است یا نه چیست»؟ همان‌طور که استیو بلنک می‌گوید، کمینه عملی محصول (MVP)   یک نسخه کوچک‌تر یا ارزان‌تر از محصول نهایی نیست، بلکه تجربه‌ای است که به شما کمک می‌کند ارزش تولید محصول را بفهمید.

در صورتی که مؤسس در حال تصمیم‌گیری در مورد چند ارزش پیشنهادی به‌صورت هم‌زمان باشد، آن‌ها متقاعد خواهند شد که «کمینه» مشخصات شامل موارد زیادی می‌شود؛ و همه آن‌ها به یک نسبت اهمیت دارند و به همین علت آن‌ها را «کمینه» می‌نامند. در عوض، پاسخ به این سؤال که «مشتری، ارزش پیشنهادی را از کجا به دست می‌آورد؟» و سپس تولید یا ساخت محصولی که جواب این سؤال را عملی کند می‌تواند راه‌حل این مشکل باشد.

یک‌بار کسی اشاره کرد که MVP همان Dropbox است. برای کسب تصدیق از مردم و عملی شدن محصول، آن‌ها ویدیوهایی ساختند که محصول را به‌خوبی نمایش می‌داد. آن‌ها در زمان انتشار ویدیو، هیچ محصولی با خصوصیات خاص نداشتند اما ویدیو بسیار محبوب و معروف شد و آن‌ها را متوجه فرصت خوب پیش رویشان کرد.

ما گمان می‌کنیم که می‌توانیم تک‌تک کلمات را اصلاح کنیم و حتی با کلمات بازی کنیم تا بتوانید به‌راحتی از اصطلاح MVP استفاده کنید.

MVP: اثبات ارزش اصلی! این محتوایی (محصول، خدمات، تجربه یا هرچه که شما آن را بنامید) است که به شما اجازه می‌دهد ارزش اصلی کسب‌وکار خود را بسنجید. این محتوا  تنها مینیمال (مختصر) نیست یعنی تنها و فقط روی ایده اصلی تمرکز می‌کند تا بتوانید آن را تصدیق (یا عملی) و یا رد کنید. این محتوا در مورد ارزش پیشنهادی شماست و نه در مورد مسائل فنی دیگری که تصویر کلی کارتان ممکن است داشته باشد، مگر آنکه در محله آخر MVP و در حال سنجش چنین نکات فنی باشید. شما می‌توانید از MVP های متفاوتی برای بررسی ارزش پیشنهادی خود (که ممکن است ربط بسیار کمی با محصول داشته باشد) یا روش تحویل آن استفاده کنید که در حقیقت کمی مشابه محصولات مینیمالیستیک خواهد بود؛ اما ما آن را محصول صدا نمی‌کنیم تا درگیر تعصبات مبتکران نشوید.

بنابراین دفعه دیگری که مخفف MVP را دیدید، در عوض به اثبات ارزش اصلی فکر کنید!

منبع:https://nestholma.com/minimum-viable-product-mvp-useless-jargon-startup-world/

اگه از این مطلب خوشت اومد میتونی توی شبکه های اجتماعی به اشتراک بذاری
Facebook
Twitter
LinkedIn
یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلد های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.