محتوای مقاله ی پرسونال برندینگ در ۶ گام
جهت مطالعه این مقاله نیاز به 7 دقیقه دارید

چگونه یک برند شخصی ایجاد کنم؟” این سوالی است که از من زیاد پرسیده شده است. من فکر می کردم برند شخصی مغالطه است. برداشت غلط از مردم و کسب  کار آنها. اکنون ، بیش از هر زمان دیگر ، متوجه شده ام که قدرتمندترین حرکتی که می توانید انجام دهید ، تبدیل شدن به برند است. در هر منطقه ای

من در این خصوص شاید اطلاعات زیادی نداشته باشم و دانشم تنها در حد چند مقاله و مصاحبه هایی است که با اساتید فن داشته ام. اما با این حال امیدوارم که این مطلب بتواند نوری در آن منطقه تاریک و مردد ذهن شما بتاباند.

با اینکه تجربه ی سالیان زیادی مشاوره کسب و کار را داشته ام و حدود دو سالیست که در حوزه ی پرسونال برند نیز به اشخاص متفاوت در حد توان و دانشم کمک می کنم ، اما تلاش برای برندسازی خودم همیشه دشوارتر بوده است. طبیعتاً ما بزرگترین منتقد خودمان هستیم.

با کمی گشتن در سایتم متوجه خواهید شد که من شخصاً همیشه قوانین ، دستورالعمل ها و اهداف خود را تنظیم می کنم و قصد دارم آنها را با شما به اشتراک بگذارم.

 

گام اول : از آن چیزی که مردم در مورد شما فکر می کنند یک تم ثابت درست کنید

جولیوس سزار عادت داشت که یکی از اعضای ستادش او را دنبال کند تا به آرامی در گوش او نجوا کند “تو فقط یک مرد هستی”. این کار او را سرسخت ، فروتن و صادق نگه داشت.

اگر یک برند شخصی می خواهید ، باید به خارج از این فلسفه رواقی برسید و این ایده را بپذیرید که شما بیش از یک زن و مرد هستید.

جنبه های شخصیت خود را تقویت کنید تا یک شخصیت مشخص ، ایجاد کنید. برای بسیاری از شما ، من فرجاد پورمحمد هستم. مشاور آی تی، متخصص دیجیتال برندینگ، طراح سایت و … ، اما من هنوز هم کسی نیستم که خارج از نیچ مارکت انتخابی من باشد

اولین تمرین یافتن یک موضوع ثابت از آنچه مردم درباره شما به عنوان یک شخص فکر می کنند است. من این کار را با بررسی شبکه های اجتماعی خودم و پرسیدن سوالات مرتبط با این موضوع ، متوجه شده ام. مثلا

  • در اینستاگرام خودم بارها استوری سوال گذاشتم و پرسیدم در مورد من چه فکری می کنید یا منفی ترین وجه شخصیتم رو چی میدونید؟ و یا …
  • در توییتر در مورد اینکه چه کسی هستم بارها توییت زدم و با لحن شخصی خودم با دیگران گفتگو کردن و در نظرات ( کامنت ) متوجه دید دیگران نسبت به خودم شده ام.
  • در فیسبوک چون پیج عمومی ندارم، از خانواده ام صحبت می کنم و با خانواده و دوستان در مورد فلان مهمانی و نوع رفتار خودم جویا می شوم.

توسط پاسخ هایی که میگیرم ، خودم را بهبود میبخشم و رابطه ی خودم با مخاطبم را به سطح بعدی ارتقا می دهم. به این شیوه مخاطب من کاملا درک می کند که من دایم در حال رشد و تغییرات در جهت مثبت هستم و میزان وفاداری مخاطبم به من هر روز بیشتر می شود.

اما برخی از اساتید اعتقاد دیگری دارند یعنی باور دارند اینترنت مانند اولین قرار ملاقات است که هر روز تکرار می شود من هم با این بخش موافق هستم. شما فقط همیشه آنچه را می خواهید نشان دهید ، نشان می دهید. سعی کنید به یاد داشته باشید که در ابتدا ، هنگام ایجاد مخاطب ، باید بی عیب و نقص باشید. این یک عاشقانه بین شما و طرفداران بالقوه شماست. شما می توانید صادق باشید ، اما بی خیال نباشید. شما می توانید به صورت باز برخورد کنید، اما شفاف نباشید. با این وجود قبل از اینکه به آن بپردازیم ، باید تصمیم بگیریم مخاطبان شما چه کسانی باشند.

 

گام دوم :  احساسات خود را پیدا کنید

  • اگر پولی را که برای پروموت خود هزینه می کنید،  نتیجه ای نداشته باشد چه می کردید؟
  • اگر انتخابی داشته باشید هر روز با چه کسی می گذرید؟
  • چه چیزی باعث خوشحالی و رضایت شما برای ساعت ها می شود؟
  • نواختن موسیقی؟ شعبده بازي؟ نوشتن؟ رنگ آمیزی؟ آواز خواندن؟

من هر روز از افرادی پیام می گیرم که می گویند آنها کار من را دوست دارند. به من جواب بده شغل من چیست آیا می دانید من چه کار می کنم؟

آنها شغل من را نمی خواهند ، بلکه موفقیت من را می خواهند. تکه کوچک شهرت صنعت من. آنها پاسخی را که به نظر می رسد دارم – و آزادی را می خواهند.

آنچه شما را خوشحال می کند ، آنچه مشتاق آن هستید پیدا کنید و مسیری را که دیگران می پیمایند فراموش کنید. راه خود را بسازید.

…واگر قلب شما در آن کار نباشد ، بسیار راحت تسلیم خواهید شد.

 

 

گام سوم :  با نقاط قوت خود بازی کنید

هرگز به دنبال پول و شهرت نباشید. اشتیاق خود را تعقیب و تقویت کنید. آنچه که شما را خوشحال می کند تعقیب کنید. با نقاط قوت خود بازی کنید.

هنری فورد یک جمله ی بسیار زیبا دارد

 

“اگر پول امید شما برای استقلال است ، هرگز آن را نخواهید داشت. تنها ارزش واقعی یک مرد می تواند داشتن دانش ، توانایی و تجربه فراوان باشد. “‍

 

این نقل قول مورد علاقه من در همه زمان ها است ، زیرا این امر باعث الهام من شد تا آنجا که می توانم یاد بگیرم ، علاقه خود را پیدا کنم و در هر شغلی که داشته ام بهترین باشم.

اگر آن انگیزه ی اصلی  را در خود ندارید ، تحقق این امر برای شما تقریبا نشدنی است. پیشنهاد می کنم بر روی این موضوع بسیار فکر کنید و اگر به نقطه ای رسیدید که شما را قانع می کرد، برای تست آخر! از خود بپرسید : آیا حاضرم حتی به رایگان این کار را انجام دهم؟

کاری را که به صورت رایگان انجام می دهید انتخاب کنید. پس این کار را بکن

 

گام چهارم : ایجاد یک شخصیت/برند

یکی از کارتونیست های معروف دنیا به نام Matt Groening که بیشتر با انیمیشن سیمپسون ها میشناسیمش، در مورد پرسونال برند یک جمله ی زیبا داره. این جمله رو با توجه به کسب و کار خودش البته عنوان کرده:

تنها راز طراحی شخصیت های کارتونی (انیمیشنی ) در این است که بعد از طراحی ، مخاطب بفهمد این شبیه چه کسیست

برای اینکه یک برند شوید نیاز است تا از خود یک چهره ی بیرونی مشخص بسازید با چند قانون

  • حتما تصویر بیرونی شما با هویت درونی شما نزدیک باشد. نمیتوانید از درون عاشق موسیقی سنتی باشید ولی ظاهر رپرها را داشته باشید!
  • حتما دایره ی واژگان مشخص با لحن مشخص داشته باشید
  • یکسری واژگان را برای خود اختصاصی کنید
  • اگر امکان دارد یک تن صدای مشخص داشته باشید
  • اگر امکان دارد از یک شمایل (‌مجسمه، عروسک ، سیگار، گردن بند، … ) مشخص استفاده کنید
  • از رنگ بندی شخصی خود به درستی در ظاهر خود استفاده کنید
  • و .  . . ( اگر نیاز به موارد بیشتر دارید، خوشحال میشم در یک جلسه مشاوره پرسونال برند بهتون بگم چیکار کنید )

فقط حواستون باشه، هرکاری می کنید از خط خودتون خارج نشید. مثلا من تحت هیچ شرایطی در شبکه های اجتماعی در خصوص سیاست و اقتصاد و … که هیچ تخصص در آنها ندارم، نظر نمی دهم! اگر حرفی بزنم باعث مخدوش شدن چهره ی خودم و پرسونال برندم میشم.

 

گام پنجم : رسانه انتخابی شما – افزایش مخاطبان

رسانه مناسب را برای خود و پرسونال برند خود انتخاب کنید. برخی افراد برای اینکه از گردونه ی رقابت خارج نشوند به محض ترند شدن یک شبکه اجتماعی ، سریعا در آن عضو شده و اقدام به پست گذاشتن میکنند! بدون اینکه اصلا در نظر بگیرند که مخاطبشان در آن پلنفرم هست یا نه؟ اگر هست آیا انتظار دارد در آن پلتفرم همان چیزی را ببیند که شما ارائه میدهید؟! مثلا اگر مخاطب شما در لینکدین عضو است، احتمالا دنبال مطلب تخصص است، اما بودن این مخاطب در پلتفرم تیک تاک رسما به معنای این است که زمانش را برای تفریح نیز در نظر گرفته و بودن شما در آن پلفترم با محتوای تخصص نه تنها مثبت نخواهد بود که به مرور زمان باعث تخریب برند شخصی شما نیز می شود.

اما انتخاب یک رسانه به معنای از دست دادن بقیه ی رسانه ها نیست! شما می توانید در لینکدین محتوای خیلی رسمی و آموزشی ارائه دهید و در توییتر محتوای کمی فان و شادتر ارائه کنید!

این را نیز در نظر داشته باشید که بهتر است یک سایت داشته باشید و در شبکه های اجتماعی صرف گرفتن لید و انتقال ترافیک به وب سایت استفاده کنید. البته این را نیز باید متذکر شوم که کسب و کارها با یکدیگر متفاوت هستند و برای انتخای رسانه، بهتر است با یک مشاور پرسونال برندینگ مشورت نمایید

 

گام ششم : نحوه ی کسب درآمد

کوین کلی می گوید شما برای گذران زندگی فقط به 1000 هوادار واقعی احتیاج دارید.

آنچه کوین می گوید این است که اگر شما 1000 طرفدار واقعی داشته باشید ، طرفدارانی که هر کتاب ، آلبوم ، دانلودفایل ها ، پی دی اف ، وبینار، تی شرت و غیره شما را می خرند. این تنها چیزی است که شما برای انجام کاری که دوست دارید نیاز دارید.

این به اندازه مخاطبان شما نیست ، بلکه به میزان متعهد بودن آنها مربوط می شود. فقط باید توجه داشته باشید که این لیست مشتری شما به آهستگی و به مرور زمان رخ میدهد.

برای من پرسونال برندینگ از یکسال پیش شروع شد. از زمانی که تصمیم گرفتم علاوه بر حوزه ی کسب و کار وارد برندسازی شخصی نیز شوم. از آن زمان تا کنون توانستم به ۵ نفر مشاوره ی صحیح بدهم ( با افتخار )‌. این عدد در آشفته بازار ایران برایم بسیار با ارزش است. فارغ از عدد در این یکسال بسیار از نظر علمی رشد نیز داشته ام و روابط بسیار زیبا و دلنشینی با اساتید و افراد تاثیر گذار اجتماعی پیدا کرده ام. همه ی اینها فقط در یکسال اتفاق افتاد. دقیقا سال پیش خرداد ماه بود که با مشکلات پیچیده ی کاری دست و پنجه نرم میکردم و به عنوان فریلنسر چند ماهی بود ( به واسطه پاندمی کرونا ) که کاری نداشتم. اما تصمیم گرفتم وارد حوزه ی کاری جدید شوم و خود را ارتقا دهم.

من اینجا و اکنون با یک سوال بسیار مهم و تاثیر گذار روبرو هستم :‌با کارهایی که می خواهم انجام دهم سال آینده می توانم کجا باشم؟ این سوال را از خود بپرسید

اگر اشتیاق دارید تا نویسنده شوید ، به عنوان نویسنده مشغول به کار شوید ، به عنوان مشارکت کننده مهمان در وبلاگ ها مشارکت کنید ، به آرامی طرفداران خود را برای کار خود بدست آورید ، وقتی فرصت کردید وبسایت خود را راه اندازی کنید. از آنجا مخاطب وفادار بسازید.

سالها بعد در موقعیت نوشتن کتاب خواهید بود. اکنون برای تحقق بخشیدن به رویای خود در زمینه نویسنده شدن ، از سیستم گشت زدن مانند انسان های نخستین، بهره برده اید. در این راه طرفداران زیادی پیدا کرده اید و اکنون کتاب شما در یک روز 1000 نسخه در سایت آمازون به فروش رسانده است.

کافیست برای این ویژن یکی برنامه ی مدون داشته باشید که به آن متعهد باشید. پیشنهاد می کنم این مقاله را نیز در خصوص برنامه ریزی مطالعه نمایید.

صرف نظر از اینکه اکنون آن را باور دارید یا نه ، هر حرکتی که انجام می دهید می تواند شما را به هدف نهایی خود نزدیک کند.

 

 

 

 

اگه از این مطلب خوشت اومد میتونی توی شبکه های اجتماعی به اشتراک بذاری
Facebook
Twitter
LinkedIn
یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلد های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.